هیشوقت فکر نمیکنم سال اخر کذایی دانشگاهم بخواد اینطور شروع بشه میدونی بدترین قسمت زندگیم اونجاست که همیشه تو دلم میگم ببین چی میخواستم چیشد اصلا چرا اینطوری شد الان توی خوابگاه عجیب غریبم دراز کشیدم تو دلم دعا دعا میکنم هیشکس این متن های من رو نخونه مثله دفترچه خاطرات زمان بچگیم میمونه نمیخوام با خوندن حال و احوالاتم فکر کنه من ادم بدبختی ام که الان اینطور حس میکنم ولی دوست ندارم یکی دیگه اینو بهم بگه مهم نیست اصلا به قول حرف اون شب فاطمه میخوام با گفتن این دروغ که من لصلا سخت گیر نیستم و هیچی دیگه برام مهم نیست و بهریه ورمم نیست خودم رو گول بزنم شاید اینطوری تونستم با شرایطم کنار بیام تازه دو روزه بااین ادم های عجیب غریب به خصوص حدیثه هم اتاق شدم ولی همین دو روز به اندازه چند هفته گذاشته واقعا به نظرم دختر خوبی نیست تختم لقه و روز ها توی کلاس خیلی کلافم کتونیم به طرز نامردانه ایی پام رو زده و واقعا درد دارم ولی به اندازه درد قلبم نیست فردا میخوام برگردم و این وسط به ف
اشتراک گذاری در تلگرام
اول از همه دلم میخواست کلاس نرم هوا بخورم این بیرون داخل کلاس گرمه برم موچی بخرم چهار تا واسه ی الهه یکی برای خودم مجبورم شدم بیام کلاس کنار پنجره نشستم کنار ساراپ استاد باز شجره نامه کل طوایف قبل ما رو باز کرده بعضی وقت ها فکر میکنم این سرزمین از اول شانس نداشته و از اولین تا به اخرین بز آورده
اشتراک گذاری در تلگرام
امشب بعد از ۴ سال بالاخره مسیری رو که ۴ سال پیش شروع کرده بودم به اتمام رسید روز فارغ التحصیلی من روز عجیبی بود روز یکم تیر یک روز خوب و به یاد ماندنی با شخصی خاص بود روز بعدش رفتیم اتلیه و عکس های قشنگ با لباس فارغ التحصیلی مون گرفتیم چقدر ذوق اون روز رو داشتم صبح روز شنبه با مهدیه رفتیم دنبال لباس فارغ التحصیلی بعدش رفتیم شهرک آزادی از رزگل دسته گل خریدیم وای دست گل آفتابگردونم خیلی قشنگ بود چقدر اون روز توی آتلیه به من خوش گذشت آ آهان راستی امروز توی دانشگاه برامون جشن فارغ التحصیلی گرفته بودند داخل یه سالن آمفی تئاتر نمیدونم چرا ولی اصلاً بهم خوش نگذشت فضاش حال و هوایی که داشتم اینکه خیلی از بچهها با خانوادههاشون اومده بودن شاید دلتنگ بودم شاید حالا هر عامل دیگهای کلاً دوست نداشتم ولی سوگندی که خوردیم ن قسمت که کلاهمونو پرت کردیم خیلی خوب بود به یاد موندنی بود امروز بهار و مهدیه پیشم بودن الان که دارم این رو با تایپ صوتی تایپ میکنم نشستم توی حیاط کنار باغچ
اشتراک گذاری در تلگرام